اغلب واکنشها در ایران به این صحنه البته منفی هستند و آلوده به مضامین نکوهیدهای که طرفداران کریستیانو رونالدو و مشتاقان تماشای او از نزدیک را مورد تمسخر قرار میدهند. البته بسیاری پا را فراتر میگذارند و با تعمیم حدود هزار طرفدار فوقستاره پرتغالی به بخش بزرگتری از مردم، یک خود تحقیری همگانی را رقم میزنند.
برای این گروه که البته شاید چندان هم فوتبالی نباشند، معرفی بازیکنی که روز گذشته حدود هزار نفر را در هتل و ورزشگاه ازادی به خود جلب کرد، خالی از لطف نیست: کریستیانو رونالدو دارنده ۵ توپ طلا، برترین گلزن ملی فوتبال دنیا، برنده ۵ لیگ قهرمانان اروپا و البته قهرمان سابق لیگ انگلیس، اسپانیا و ایتالیاست که شاید حتی یک کتاب هم برای مرور جوایز و جامهای او کم باشد. همچنین او بیشترین تعداد دنبالکننده را در اینستاگرام دارد.شاید این پاراگراف، برای آنهایی که از عبارت «رونالدو کیه؟» استفاده میکنند، کافی باشد اما کافی است یک لحظه تصور کنید که تمام طرفداران کریس روزها و شبها با او زندگی کردند؛ با درخششهای مستمرش خندیدند و با ناکامی او گریستند. پس او بیش از آنکه یک فوقستاره باشد، یک همراه زندگی برای بسیاری از هوادارانش است.
اما طرفداران کریستیانو رونالدو، یک طرف ماجرا هستند و این ماجرا طرفهای دیگری دارند که شاید کمتر مورد توجه قرار میگیرند و با این سوالات جدی مواجه نمیشوند:
* چرا حضور ستارهها در فوتبال ایران محدود به مسابقات رسمی لیگ قهرمانان آسیا است؟ قبلتر تنها تیم بازنشستگان میلان برای بازی دوستانه پرسپولیس به تهران آمده و قبل از آن هم بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان که از آن روزها دههها میگذرد. بگذریم از اینکه فوتبال باشگاهی ما به هیچ وجه ظرفیت استخدام بازیکنان مسن و ستارههای قدیمی فوتبال جهان را ندارد.
در چنین صورتی طبیعتا طرفداران نیز با این پیش فرض به ورود النصر نگاه میکنند که هرگز قرار نیست رونالدو را (نه به عنوان بازیکن تیم ایرانی) در یک دیدار غیررسمی در ایران ببینند و طبیعی است از این یک فرصت استثنایی پیش آمده، بیشترین بهره را ببرند.
* چرا باوجود اطلاع از حضور خیل عظیم دوستداران رونالدو در هتل اسپیناس پالاس، محلی برای تماشای ورود او در نظر گرفته نشد؟ به همین دلیل بود که طرفداران مخفیانه وارد لابی و محوطه پشتی و تپه شدند و آن تصاویر بعضا زشت را رقم زدند.
حتی همان ویدیو که با پشتزمینه تپه دست به دست میشود، حاصل همین تصمیم است چرا که اگر هواداران با تامین امنیت کامل، در بخش بالایی هتل مستقر میشدند، عملا هم از تماشای صحنه لذت میبردند و هم لازم نبود آنطور پشت اتوبوس بدوند تا او را از نزدیک ببینند.
* باوجود تمام محدودیتها، چرا نظم لازم در محوطه داخلی هتل برقرار نبود؟ طبیعتا مدیریت هزار نفر در جایی که از تمام جهات قابل کنترل بود، نباید کار سختی باشد اما حتی این کار هم انجام نشد.
* چرا در شبکههای اجتماعی از مراسم استقبال باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال چیز زیادی گفته نمیشود؟ اگر هواداران عشق و علاقه سلفی با رونالدو دارند خیلی طبیعی است، اما مقامات رسمی چطور؟ جناب دبیرکل فدراسیون پای هواپیمای النصر چه میکرد؟
در چنین شرایطی سادهترین کار، نکوهش هوادارانی است که با عشق و علاقه خود را به هتل رسانده بودند تا ستاره محبوبشان را یک لحظه هم که شده بود، ببینند. محض اطلاع، این هواداران باوجود برخورد نامطلوب، هیچ آسیبی به هتل نرساندند و هیچ اقدام غیرقانونی هم نداشتند.(تیتر شکستن در هتل هم نادرست بود).
احتمالا اگر یک خواننده خبره جهانی، یک بازیگر سرشناس، یک دانشمند علوم طبیعی و حتی یک نویسنده مهم به ایران بیایند، حداقل هزار نفر حاضر هستند که برای تماشای او سر و دست دیگری را بشکنند و البته طبیعی است که چنین موضوعی برای یک فوتبالیست هم صادق باشد و جای هیچ گله و شکایتی ندارد. تازه این مسئله منحصر به ایران نیست. خیلی ساده در یوتیوب چرخی بزنید و تصاویر استقبال از چهرههای مهم موسیقی پاپ را در سراسر دنیا جست وجو کنید، آنوقت است که دوباره اعتماد به نفس میگیرید!
*در نهایت منتقدان و مخالفان استقبال از رونالدو نباید فراموش کنند که حتی اگر این موضوع زشت و ناپسند هم باشد، صادقانه و منصفانه نیست که اقدام هزار یا چند هزار نفر به همه ساکنان یک شهر ۱۵ میلیون نفری تعمیم بدهند! جالب اینکه برخلاف اکثر ما، نگاه بیرونی به این ماجرا مطبوع است و خود عربستانیها از این استقبال لذت فراوانی برده و هواداران ایرانی را تحسین میکنند.
وچه عجیب که بعد از سالها خصومت، نگاه بالا به پایین و شعارهای منفی در ورزشگاهها (مثال نزنیم)، دری تازه به روی هواداران فوتبال در دو کشور باز شده که میشود دست دوستی را به سوی هم دراز کرد و از محبت و مهمان نوازی متقابل لذت برد.
شاید این شکلی هم بشود دید.